هرروزانه

هرروزانه

هر روز برای همان روز
هرروزانه

هرروزانه

هر روز برای همان روز

10مرداد 1402

دیروز  بعد از ناهار و استراحت و چای حدود ساعت 7 رفتم پیاده روی  که به خاطر گرما سخت و نفسگیر بود. بعدشم لباس رزم ( پیش بند آشپزخونه) رو پوشیدم و زدم به خط مقدم. یک کوه ظرف ریز و درشت از قابلمه و ماهیتابه تا ظرف های دردار نگهداری غذا و .... داخل و اطراف سینک بود. اول مقدمات ماکارونی رو آماده کردم و همزمان شستن ظرفها و دیدن برنامه برادران اسکات. ماکارونی رو که دم کردم کمی فرصت نشستن داشتم تا نبات از بیرون بیاد و شام بخوریم. بعد از شام هم کار خاصی نکردم یه کم توی کانالهای موزیک گشتم و بعدشم ساعت 12 رفتم برای چندساعت کوتاه خواب منقطع. الانم با سردرد خفیفی که به نظرم داره شدت می گیره دارم اینا رو می نویسم و همزمان کارهای اداره رو که به نظر می رسه امروز سبک باشه انجام می دم. کار من توی اداره جوری هست که در حالی که خوش و خرم نشستی و داری  کارهای مستمرو روتین رو انجام می دی و در خلالش وبگردی می کنی یه کار فوری و سنگین بهت نازل میشه که ممکنه تا چندین روز درگیری داشته باشه. گزارش های سنگین و نفسگیر که هم باید از زیرمجموعه اطلاعات بگیری، هم کنترل کنی که درست باشه هم جمع بندی کنی و به بالا سری ها توضیح بدی. معمولا هم جوری هست که نمی تونم کمک جدی و قابل توجهی از نیروهام بگیرم یعنی اینقدر فرصت نیست که کار رو پخش کنی وتوضیح بدی ،مگر اینکه موضوع پیگیری رو بهشون بسپرم.برای همین صبح که دارم کله سحر میام اداره معلوم نیست ظهر بتونم به موقع برم خونه 

نظرات 1 + ارسال نظر
لیمو سه‌شنبه 10 مرداد 1402 ساعت 10:14 https://lemonn.blogsky.com/

خسته نباشید اساسی. نمیدونم چرا سردرد تو روزهای گرم بدتر و بیشتره

مرسی عزیزم من تقریبا همیشه سردرد دارم مگر اینکه خلافش ثابت بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد